امروزه آدمی به شادی ، به عنوان پدیده ای مجرد نگاه می کند. چیزی است که انسان و فقط انسان ، به تنهایی آن را ، حس یا آرزو می کند. اما غم ، حاصل محدود شدن و در چهارچوب محدود ماندن است. آن چه نمی توانید به اختیار در آورید. چرا که ما به سادگی نمی توانیم ، بدون اجتماع زندگی کنیم. برخی محدودیت ها ، خوب اند و برخی بد. محدودیت ها ، البته که اجتناب ناپذیر اند. با انزوا و تنهایی ، دشوار می توان به شادی دست یافت.