چاپ کردن این صفحه
کلوسولقه

عروس آرایی این پنج شنبه به باور مسیحیان در تقویم میلادی زمانی است که عیسی مسیح پس از صعود به آسمان بار دیگر بر شاگردان اش ظاهر شد و با آنها به گفت و گو نشست. به این سبب آشوریان و ارامنه جهان در چنین روزی که آن را عروس آرایی می خوانند به طبیعت می زنند و یک روز را در طبیعت می گذرانند. با نماد چنین روزی که مسیح در بیابان بر شاگردانش ظاهر شد، اکنون در این به طبیعت زده ها، دختران کوچک چهار- پنج ساله را به شکل عروس می آرایند. آن ها را چون عروسان زینت می دهند و با سبدی آن ها را در میان جماعت، در میان کسانی که به طبیعت زده اند می برند و هدایایی به آن ها می دهند و در قبال وجوهی را دریافت می کنند که برای کمک به مستمندان می دهند. اما به باوری دیکر که نگاه متفاوتی است،در باور آشوریان در چنین روزی به هنگامی که سپاه تیمور به ایران حمله کرد، آشوریان که بیشتر مرز نشینان بودند به مقاومت در برابر نیروهای تیمور به جنگ پرداختند. آن ها در کنار دیگر هموطنان ایرانی به مقابله با یورش تیموریان پرداختند. در همان هنگام شنیده شد که سربازان، خسته اند و قصد عقب نشینی دارند. از این رو زنان ، مادران و دختران لباس عروسی خود را بر تن کردند و با سبد هایی از آذوقه به جبهه های نبرد رفتند تا به گونه ای جنگجویان را دلداری داده و به مقاومت و پایداری و جنگیدن وا دارند، این باورآشوریان، باور مذهبی و باور ملی آشوریان به چنین روزی است. همه یادهای کودکانه من برمی گردد به شادمانی های چنین روزی در همدان دهه سی و چهل. خیل آشوریان، راهی طبیعت می شدند و بیشتر البته به آبشینه در فاصله ۴۰ ،۵۰ کیلومتری همدان که طبیعت زیبایی داشت. در راه خرم آباد بود و یک روز را تا غروب در آن جا می گذراندند: با شادی ها و پای کوبی ها، با جمع آوری اعانه ها توسط عروسان کودک نمادین، و با رقص ها وبازی های سنتی مرسوم آن روزگار که بازی های دروازه سازی و سبد بافی بود .بازی های کودکانه و جوانانه شادی بخش در دهه چهل. در دهه سی و چهل ، طبیعتا سواری ها کمتر بودند و آشوری ها به تقریب با کامیون ها و تریلر ها راهی این جشن شادمانه در آبشینه می شدند و روستاییان بر سر راه که چنین هلهله کاروان کامیون ها و تریلرها را می دیدند شادمانه و نه از سر قصد آزار به گونه ای به قصد همراهی شادمانه با راهیان این کاروان، سنگ به طرف آن ها پرتاب می کردند و بازگشت هم با چنین بدرقه ای چون خوش آمد همراه بود. آشوریان و ارمنیان در آبادان دهه سی و چهل به سبب نبود طبیعت سرسبز یا به گونه ای ، کمبود طبیعت سرسبز به بیابان های اطراف آبادان می زدند و البته بیشتر به فضایی که مزرعه نخل های خرما بود و مشهور به دیری فارم و یک روز را از صبح زود تا شب در آنجا می گذراندند . در تقویم میلادی مسیحیان، روز دیگری، به تقریب یک ماه پس از آیین عروس آرایی به جشنی دیگر اختصاص دارد که آن را آب ریزان می گویند. جشنی که میان زرتشتی ها و ایرانیان باستان هم مرسوم بوده است. جشنی که در چنین روزی به قصد تبرک آب ها که به گونه ای در نزدیک به پایان تابستان است و پایان عمر سبزه و طبیعت سرسبز بر روی هم آب می پاشند. این جشن عروس آرایی یا به گفته آشوریان کلوسوقله یا به تعبیری کلوسولقه یا رستاخیز، این بار همراه بود با یورش کرونا در سراسر جهان و طبیعی است که به طبیعت زدن و گردش درطبیعت و یک روز را از صبح تا شب در کنار خانواده در میان خیل آشوریان و ارامنه گذراندن نا ممکن است. کرونایی آمد و آئین عروس آرایی را برهم زد.

خواندن 896 دفعه آخرین ویرایش در پنج شنبه, 01 خرداد 1399 ساعت 11:49
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

آخرین‌ها از انجمن آشوریان تهران